تاريخچه ساز سه تار و ساز تار

۶ بازديد

شوربختانه تاريخچه دقيقي درباره منشاء ساز سه تار و ساز تار وجود ندارد،
اما مي‌توان به استناد يافته‌هاي تاريخي و روايات گفت كه بدون شك تار و سه تار متعلق به ايران و در كل سرزمين‌هاي آريايي هستند .
بر اساس آثاري كه از آنها در اشعار و نگاره‌هاي قديمي باقي مانده براي نمونه‌هاي باستاني سه تار قدمتي چند هزار ساله و براي تار دست‌كم پانصد سال قدمت تخمين زده مي‌شود.
تار در دوره‌هاي پيشين، خصوصاً دوره قاجار، ساز غالب موسيقي ايراني بوده است.
البته سازهاي تار و سه تار امروزي نسبت به آنچه در گذشته‌ها وجود داشته است دستخوش تغييرات متعددي در جهت بهبود ساختار و صوت شده‌اند.

بررسي ساز سه تار و تار در كلاس آموزش سه تار

يكي از مهم‌ترين تغييرات بوجود آمده در ساختار سه‌تار، اضافه شدن سيم چهارم به اين ساز است كه به روايت از استاد ابوالحسن صبا، درويشي به نام مشتاق علي شاه اقدام به اين كار كرده است .
به دنبال آن در دهه‌هاي بعد، تار نيز توسط درويش خان، از پنج سيمه بودن به شش سيمه بودن درآمد تا تكميل گردد و توقعات نوازندگان آن دوره را برآورده كند.

تار و سه تار هر دو از دسته سازهاي زهي زخمه اي به حساب مي‌آيند، با اين تفاوت كه سه تار با ناخن نواخته مي‌شود
اما تار را بوسيله يك مضراب فلزي كه بخش انتهايي آن از موم عسل طبيعي ساخته مي‌شود مي‌نوازند.
هر دوي اين سازها به نوعي ريشه در ساز ايراني و باستاني بربت دارند،
به اين معنا كه از يك كاسه تشديد صوت ، يك دسته و سيم‌هايي كه بر روي دسته و كاسه كشيده شده‌اند بعنوان اجزاي اصلي تشكيل مي‌شوند.

در تار امروزي شاهد شش سيم بصورت جفت هستيم كه هر دو سيم مجاور اكثر اوقات مشابه هم كوك مي‌شوند، سه تار امروزي نيز چهار سيم دارد.
حالت امروزي سه تار كه در كلاس آموزش سه تار نواخته ميشود را از لحاظ شيوه پرده‌بندي و كوك شبيه به تار مي‌دانند، گرچه تعداد پرده‌ها در سه تار 26 و در تار 28 تا است.

محدوده صوتي اي كه بر گستره سيم‌هاي هر دو ساز قابل اجرا است حدود دو و نيم اكتاو است.
جالب است بدانيد كه در گذشته اين باور وجود داشته كه صداهاي بيش از حد زير يا بم، با طبع انسان در تضاد است
و باعث ايجاد تشويش و اضطراب يا خستگي و افسردگي مي‌شود، و محدوده صوتي سازهاي تار و سه تار را بر همين اساس در يك رنج سه اكتاوي كه مطبوع تلقي مي‌شده تنظيم كرده‌اند.

تفاوت‌هاي ساختاري تار و سه تار باعث اختلاف در شكل و ابعاد و به تبع آن، تفاوت در صداي اين دو ساز مي‌شود.
نخستين تفاوتي كه به چشم مي‌آيد، شكل و اندازه كاسه است.
كاسه تار دو بخش شبيه به دو دل روبروي هم دارد كه سطح رويي‌ آن باز است و بر رويش پوست كشيده مي‌شود.
بخش بزرگ‌تر را “كاسه” و بخش كوچك‌تر را “نقاره” مي‌نامند.

در مقابل، كاسه گلابي‌شكل سه تار فقط يك بخش دارد و كوچكي آن باعث ظرافت و سبك‌تر بودن سه تار نسبت به تار مي‌شود.
دسته تار نيز نسبت به دسته سه تار قدري پهن‌تر است.
در بالاي دسته تار جعبه گوشي وجود دارد كه گوشي‌هاي نسبتاً بزرگ جهت كوك كردن سيم‌ها در آن قرار دارند،
اما سه تار فاقد جعبه گوشي است و گوشي‌هاي چهارگانه آن، در انتهاي دسته به خود آن متصل هستند.
مجموعه اين تفاوت‌ها باعث مي‌شود تار نسبت به سه تار سنگين‌تر باشد و صدايي حجيم‌تر و طنيني بم‌تر داشته باشد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.