ده اثر ماندگار شوپن بخش دوم

۲۷ بازديد

در مقاله هاي پيشين ۳ اثر از ده اثر برتر شوپن را به شما معرفي كرديم.
در اين مقاله با باقي اين قطعات موسيقي آشنا ميشويد.

اين ده اثر قطعاتي هستند كه بيشترين اجراها را در ميان آثار شوپن داشته‌اند
و علاوه بر نشان دادن روحيات مختلف آهنگساز مورد قبول خاص و عام هم قرار گرفته‌اند.

پولونز تراژيك، اپوس ۴۴ در اف شارپ مينور

اين پولونز را شوپن به پرنسس لودميلا دوبوو، چهره شاخص جامعه لهستاني‌هاي مهاجر پاريس، تقديم كرده است.

هر قدر پولونز قهرماني سرشار از احساسات بيروني و سرور جمعي‌ است،
پولونز معروف به تراژيك در سه بخش با يك تم مركزي شبيه مازوركا قطعه‌اي دروني و معمايي، آكنده از غم و شادي، درد دوري از وطن، احساس تنهايي و شور خلافه است.

در اينجا بايد اشاره‌اي هم به پولونز فانتزي و پولونز ميليتر يا نظامي شوپن داشته باشيم
كه جزو محبوب‌ترين پولونزهاي آهنگسازند.

مازوركا در آ مينور، اپوس ۱۷، شماره ۴

شوپن از سال ۱۸۲۵ تا زمان مرگش در سال ۱۸۴۹ بالغ بر ۶۹ مازوركا تصنيف كرده
كه چهل و يك مازوركا از ميان آن‌ها شماره اپوس دارند.

مازوركاي اپوس ۱۷ مجموعه چهار قطعه از اين آثارند كه آخرينشان شايد مشهورترين مازوركاي شوپن باشد.
اين مازوركاي تأمل برانگيز از حد اعلاي اعتدال و ظرافت ساختار برخوردار است.

شرزو شماره ۱ در بي مينور اپوس ۲۰

اين قطعه موسيقي هم بي‌گمان يكي از قطعات درخشان آهنگساز است.
سرعت اين قطعه در تضاد با نغمه‌اي ملهم از يك آواز قديمي كريسمس لهستاني حالتي رازآلود دارد.

لطافت شرزوي بي مينور همچون مازوركاي آ مينور و نكتورن‌هاي هاي شوپن در حدي‌ است
كه براي شنيدن در خلوت و دور از هياهوي سالن‌هاي بزرگ مناسب تر است.

شوپن اصولاً خود را مرد سالن‌هاي بزرگ نمي‌دانست،
جايي كه فرانتس ليست با اجراي پولونزهاي پر قدرت او غوغا به پا مي‌كرد.
شوپن، فرانتس ليست را سخت مي‌ستود و نخستين مجموعه اتودهاي خود را به او تقديم كرد.

آموزشگاه موسيقي

با اين حال به توانايي او در اجراي حماسي و قهرماني آثاري كه خودش تصنيف كرده
و نمي‌توانست مثل ليست صداي آن‌ها را در سالن‌هاي بزرگ آن زمان به گوش همه برساند رشك مي‌برد.

مسلماً هيچ كس همچون خود شوپن نمي‌توانست همه ظرافت آثار لطيف او را با پيانو اجرا كند،
اما ليست قادر بود پولونزهاي پر قدرت شوپن را كه اصولاً ساختنشان به دست هنرمندي با آن بنيه ضعيف عجيب به نظر مي‌رسيد،
با احساس كم‌تر ولي كوبنده‌تر بنوازد.

شوپن به اين حقيقت زماني پي برد كه در بيست و پنج سالگي كنسرت مشتركي از آثار خود
به اتفاق ليست در سالني بزرگ داد.
در پايان حاضران در سالن بسيار بيش از شوپن آهنگساز، ليست نوازنده را تشويق كردند.
شوپن در تمام عمرش بيش از سي كنسرت آن هم اغلب در محافل خصوصي برگزار نكرد.

والس خداحافظي- در آ فلات ماژور، اپوس ۶۹ ، شماره ۱

شوپن در مجموعه آثار خود ۱۸ والس شناخته شده دارد.
او والس معروف به خداحافظي و همچنين پيش از آن والس اپوس ۱۸ خود را به نامزدش كنتس ماريا ودزينسكا تقديم كرده است.

نامزدي شوپن و ماريا به رغم موافقت دختر جوان و مادرش به ازدواج نينجاميد.
ماريا هم نقاش و هم نوازنده پيانوي شاگرد جان فيلد بود.
شوپن ماريا را از كودكي مي‌شناخت
و گمان مي‌كرد مي‌تواند از طريق ازدواج با او به آرامش و سلامتي كه به آن نياز داشت برسد.

اما پدر ماريا در سيماي رنجور شوپن آينده‌اي نمي‌ديد و از ترس بيوه شدن زودهنگام دخترش با اين ازدواج مخالفت كرد.

والس خداحافطي لحني تيره و غم‌آلود و نوستالژيك و گاهي شاد دارد
و به خاطر داستان عاشقانه‌اي كه در پس آن نهفته از شهرت زيادي در ميان آثار شوپن برخوردار شده است.

پس از اين دوران و ضربه روحي بعد از آن بود كه شوپن وارد رابطه عاشقانه با ژرژ ساند،
نويسنده معروف فرانسوي، شد
و طي ده سال زندگي در كنار او كه خالي از اختلاف‌هاي ادواري نبود
يكي از خلاقانه‌ترين دوره‌هاي زندگي هنري‌اش را آغاز كرد.

ژرژ ساند هشت سال از شوپن بزرگ‌تر بود و شخصيتي مقتدر و رفتاري گاه مادرانه با شوپن داشت.
اين رابطه سرانجام دو سال قبل از درگذشت شوپن به انتها رسيد.

بالاد شماره ۳ در آ فلات ماژور، اپوس ۴۷

بالادهاي شوپن آثار تجريدي و منحصر به فردي هستند كه نمي‌توان به فرم ديگري آن‌ها را اجرا كرد
و از تمايز و اصالت خاصي برخوردارند.

يكي از منابع الهام شوپن در ساختن بالادهايش آثار آدام ميكيه ويچ شاعر و درام‌نويس ملي و بلندآوازه لهستاني است.

اجراي بالادهاي شوپن براي نوازندگان پيانو همواره محل چالش بوده
و بالاد شماره ۳ در آ فلات كه يكي از زيباترين و محبوب‌ترين‌ آن‌هاست
از همين رو منبع الهام ليست و برامس براي ساختن آثاري در اين فرم شدند.

پرلود اپوس ۲۸، شماره ۱۵، قطره‌هاي باران

شوپن ۲۴ پرلود ساخت كه در آن همچون اتودهايش زير تأثير پرلودها و فوگ‌هاي باخ است.

پرلود اپوس ۲۸ شوپن طولاني‌ترين و يكي از زيباترين پرلودهاي اوست.

شوپن اين پرلود را در دوران اقامتش در خانه ژرژ ساند در يكي از جزاير اسپانيا به نام مايوركاي والدموسا سرود.

شوپن براي فرار از زمستان‌هاي سرد پاريس و بهبود ريه‌هايش همراه ساند به اين جزيره گرمسير مي رفت.
ژرژ ساند زماني كه براي نخستين بار اين قطعه را شنيد نام قطره‌هاي باران را بر آن گذاشت.
اين شباهت به خاطر تكرار نت‌ آ فلات در اين قطعه است.
شوپن از نام‌هايي كه ديگران بر قطعه‌هايش مي‌گذاشتند چندان راضي نبود،
اما نام قطره‌هاي باران از همان زمان بر روي اين قطعه باقي ماند.

كنسرتو پيانو شماره ۲

زماني كه شوپن از چهارده سالگي شروع به ساختن آثار حرفه‌اي و ماندگار موسيقي خود كرد
صاحب‌نظران و منتقدان موسيقي با نفوذ دوران، آهنگسازي را كه يك اثر بزرگ اركسترال مثل سمفوني يا كنسرتوها را در كارنامه خود نداشت
در رده بزرگان اين هنر به شمار نمي‌آوردند.

شوپن كه نسبت به اين نگاه نظر خوشي نداشت
بعدها يك بار درباره دوستش برليوز كه با او كنسرت‌هاي مشترك هم برگزار مي‌كرد،
به خاطر استفاده به نظر او بيش از حد برليوز از سازهاي فراوان و بي‌شمار، در مورد او به شوخي گفته بود:
” هر كس يكي از ساخته‌هاي برليوز را شنيده باشد حق دارد براي تمام عمر با او قطع رابطه كند.”

شوپن با اين همه براي نشان دادن توانايي‌هاي اركسترال خود و راه يافتن به محافل بزرگان موسيقي اروپا
قبل از ترك لهستان در بيست سالگي دو كنسرتو پيانو تصنيف كرد كه از جمله بهترين آثار او هستند.

كنسرتو پيانو شماره دو با زيباترين نغمه‌ها در واقع كنسرتو پيانوي اول شوپن بود
كه پس از تجديد نظر و اصلاحات بعدي به كنسرتو پيانوي شماره دو تبديل شد.

در اين كنسرتو و همين طور در كنسرتو شماره يك شوپن، اركستر از آن نقش بزرگ تاريخي و پر عظمتي كه در آثار بتهوون، برامس و برليوز بازي مي‌كند، تا حدودي و البته آگاهانه طفره مي‌رود.

با اين همه كنسرتوهاي شوپن آكنده از عمق احساسات هنرمند بزرگي متعلق به يك كشور كوچك است
و نقش اركستر در كنسرتوهاي او بيشتر شبيه به زمينه مخمل نرم و سياهي است
كه نغمه‌هاي دلپذير پيانو همچون دانه‌هاي سفيد مرواريد بر روي آن مي‌غلتند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.